وینسنت وارد فیلم چه رویاهایی که میآیند آنقدر نفس گیر، آنقدر زیبا و در تخیلش آنقدر جسورانه است که در پایان تعجب می کند که در نهایت به نتیجه نرسیده است. ما را به مرز عاطفی می برد، اما ما را به سمت آن سوق نمی دهد. این با یک یادداشت عجیب و غیرقابل قانع کننده به پایان می رسد - یک وضوح متعارف در فیلمی که در بیشتر طول خود جسورانه و رویایی بوده است.

برای تماشای فیلم های جدید خارجی 2022 برنده اسکار میتوانید به سایت فیلم نماوا مراجعه نمایید.
بنابراین، بله، من ناامیدی از آن دارم. اما نمیخواهم شما را از دیدن آن منصرف کنند، زیرا این فیلمی است که حتی در شکل ناقص خود نشان میدهد که چگونه فیلمها میتوانند ناشناختهها را تصور کنند، میتوانند تخیل ما را به مکانهای شگفتانگیز هدایت کنند. و شامل اجراهای دلخراشی از رابین ویلیامز و آنابلا سیورا است. فیلم آنقدر خوب است که به ما نشان میدهد چگونه میتوانست بهتر باشد: به نظر میرسد به سمت یک جهش بزرگ پیش میرود، میتوانیم آمدن آن را حس کنیم، و سپس حل میشود. اگر هالیوود مصمم است ما را با یک پایان خوش اجباری تغییر دهد، پس نباید ما را با فیلمی که شایسته بهتر است عذاب دهد.
در کنار فیلم، سریال های جدید خارجی 2022 نیز به همراه انیمیشن های جدید 2022 در نماوا فراهم شده است.
من از افشای اسرار بیش از حد دریغم، اما چیدمان فیلم آنقدر به طور کامل منتشر شده است که احتمالاً تا به حال حقایق کلیدی خاصی را میدانید. اگر این کار را نکردید، مرور را تا بعد ذخیره کنید.
برای تماشای آنلاین فیلم و سریال و تماشای فیلم عاشقانه جدید ایرانی میتوانید به سایت فیلم نماوا مراجعه نمایید.
حقایقی که از آگهیها و تریلرها میدانید این است که کریس و آنی (ویلیامز و اسکیورا) وقتی قایقهایشان در دریاچهای در سوئیس برخورد میکنند، یک ملاقات زیبا دارند. ازدواج می کنند. آنها دو بچه دارند. آنها خوشحال هستند. سپس هر دو کودک در یک تصادف کشته می شوند. آنی دچار خرابی می شود، کریس از او پرستاری می کند، هنر به عنوان درمان عمل می کند، آنها به نوعی زندگی خود را به هم وصله می کنند - و سپس کریس کشته می شود.
در میان ژانرهای موجود فیلم عاشقانه خارجی طرافداران زیادی را به خود اختصاص داده است. همچنین دانلود فیلم در ژانرهای مختلف از جمله دانلود فیلم علمی تخیلی 2022 به نماوا سر بزنید.
فیلم او را به دنیای بعدی دنبال می کند و آن را با تصاویری که به نظر می رسد از خاطرات و تخیل خود وام گرفته شده است، خلق می کند. در یکی از سکانسهایی که از لحاظ بصری هیجانانگیزترین سکانسهایی است که تا به حال دیدهام، او منظرهای را اشغال میکند که یک نقاشی است، و وقتی گلی را میکند، در دستش به رنگ روغن تبدیل میشود. به نظر میرسد سایر نقاط این دنیا با شادی از اتاقهای ذخیرهسازی تصاویری که در ذهن خود نگه میداریم جمع شدهاند: هنر رنسانس، پیش از رافائل، کارتهای تبریک، کیچ فرشته (کروبها بر روی ابرهای چاق شناور میشوند). بعداً، زمانی که کریس به جهنم میرود، تصاویر تاریکتر و وحشتناکتر میشوند - بوش با دالی تلاقی کرد.
در دنیای بعدی یک راهنما به نام آلبرت (کوبا گودینگ جونیور) وجود دارد. آیا او تمام آن چیزی است که به نظر می رسد؟ اکنون ما از اطلاعات موجود در تبلیغات فراتر رفته ایم و من محتاط تر خواهم بود. داستان که از رمانی از ریچارد متسون الهام گرفته شده است، بر این فرض استوار است که بهشت در یک حالت جریان وجود دارد، که ساکنان آن هویت هایی را به خود می گیرند که خودشان یا ما را خوشحال می کند. که در طول زندگی با یک هویت مقید شده ایم، آزاد می شویم. بهشت از یک جهت به معنای تبدیل شدن به آن چیزی است که می خواهید باشید.
و جهنم؟ آلبرت می گوید: جهنم برای کسانی است که نمی دانند مرده اند. یا می دانند که مرده اند اما نمی دانند معامله چیست. یا با این معامله کنار نمی آیند. بسیاری از کسانی که در جهنم هستند، مرتکب بزرگترین گناه در برابر خداوند هستند که ناامیدی است: آنها معتقدند که غیر از امید هستند.
پس از مرگ فرزندان و همسرش، آنی ناامید شده، خود را کشته و به جهنم رفته است. کریس می خواهد او را پیدا کند: "من همسر روح او هستم." آلبرت می گوید این امکان پذیر نیست: "هیچ چیز باعث نمی شود او شما را بشناسد." اما او به عنوان یک راهنما عمل می کند و کریس وارد جهنمی می شود که مانند بهشت با شدت بصری و اصالتی که شگفت آور است تحقق یافته است. در این فیلم جاده جهنم نه با نیت خیر، بلکه با چهره های نفرین شده، تلخ و شاکی هموار شده است (چهره و صدای پدر کریس توسط کارگردان آلمانی ورنر هرتزوگ بازی می شود).
اتفاقی که پس از آن رخ می دهد، آنچه در طول فیلم اتفاق می افتد، شبیه هیچ چیزی است که قبلاً ندیده اید. وینسنت وارد کارگردان نیوزلندی است که آثارش همیشه مخاطبان زیادی را به خود جلب نکرده است، اما همیشه جرات داشته که ایدههای بزرگ و جلوههای بصری جسورانه را بیان کند. او «ناوبر» (1988) را ساخت، درباره انگلیسی های قرون وسطایی که برای فرار از طاعون تونل می زنند - و در زمان حال ظهور می کنند. و سپس، در سال 1993، او "نقشه قلب انسان" را ساخت، که در مورد اودیسه یک پسر اسکیمو از آلاسکا در دهه 1930 به لندن در جنگ، و از یک رابطه عاشقانه بزرگ تا ماجراجویی بالا بود.
"What Dreams May Come" مانند "The Navigator" با شخصیتهایی که سرنوشت خود را در کلیسای جامع جستجو میکنند به پایان میرسد - اما این تصویر، مانند بسیاری از تصاویر فیلم، شبیه هیچکدام است که قبلاً ندیدهاید. وارونه است، سقفهای طاقدار بزرگ کف و منظره را فراهم میکنند. از آنجایی که من از هرتزوگ نام بردم، ممکن است این باور او را نیز نقل کنم که قرن ما «گرسنه تصاویر بزرگ است». این فیلم آنها را فراهم میکند و همچنین لحظات آرامی از طبیعت شگفتانگیز انسانی ارائه میکند، مانند زمانی که شخصیتی با بازی روزالیند چائو توضیح میدهد که چرا به نظر میرسد مهماندار هواپیمای آسیایی است، و زمانی که شخصیت دیگری با بازی مکس فون سیدو، قوانین بازی را توضیح میدهد. همانطور که او آنها را درک می کند.
نظرات شما عزیزان:
|